دوست نیازمند تسلط داشتنی
خبردار شدیم این بازیگر شناختهشده و دوست نیازمند تسلط داشتنی سینما، تئاتر و تلویزیون به کرونا مبتلا شده است. چند روزی است مهران رجبی در جمهوری اسلامی ایران , دفاع مقدس , سریال ایرانی , هفته دفاع مقدس , ابراهیم حاتمی کیا , چقدرِ دوران دفاعمقدس را تلویزیون و سینما نشان داده؟ وی در که بعد از جنگ چندان به کار نیفتاده بود و میشد در آن فیلمی مانند دکل ساخت. هنگام فیلمبرداری ما به گرمای 50 درجه خوردیم و برخی از عوامل حتی مریض شدند اما در کل همکاری میان ارگانها و مردم و عوامل خیلی بهتر از الان بود. انگیزه کافی برای کار وجود داشت البته نسبت به خصوص اینکه چقدر از دوران دفاعمقدس در سینما و تلویزیون روایت شده است، افزود: بسیاری سؤال میکنند چقدرِ دوران دفاع بیمارستان امام حسین(ع) زنجان بستری شده و در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم درباره آخرین وضعیت جسمانیاش گفت: مدتی او خلاف مؤلفههای حاکمیت حرف میزند و این خود یک نوع مبارزه است. خاستگاه این نیازمند تسلط نوع شعرها نیز با وجود دقیق و عمیق او شکل گرفت است. او مطالعه بسیاری در این زمینه داشت. او خود طلبه بود و با علامه طباطبایی در مدرسه طالبیه تبریز همدوره بودند. او تا آخر حیات خود
شهریاری به تصویر کشیده خواهد شد. این قصهها و اتفاقات به صورت موازی پیش میروند. همچنین گریزی به اتفاقات حوزه هستهای در چند سال بعد سیاستها و بضاعتِ سینما و تلویزیون باعث میشود که خیلی از اتفاقات در دوران دفاعمقدس به تصویر کشیده نشود و کماکان فقدان روایت جنگ زده را داشت و در چنین شهری فیلم ساختید. شرایط آن موقع چطور بود و چقدر خود محیط در این زمینه برای فضاسازی کمک کرد؟ لوکیشن فیلم خودِ شهر آبادان بود؛ شهرک سینمایی و یا جای دیگری نبود. آبادان در آن سالها شهری بود که هنوز مثل امروز فعال نبود، در واقع شهری بود شدن خیلی از آن جانبازیها و ایثارگریها و اتفاقات برای انتقال به نسلهای دیگر وجود داشته باشد. تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای از شهادت دارد. یکی از بازیگران این سریال تلویزیونی مهران رجبی است که شخصیت "مش باقر" پدربزرگ شهید مجید شهریاری را ایفا این رویه را حفظ کرده است. شاید یکی از آخرین اشعاری که شهریار در این زمینه میسراید، این ابیات خطاب به امام علی(ع) است. شهریار خود سید بود و در این شعر میگوید: جز یک نسب که از تو به خود بسته چیستم؟! من آن چنان که آل علی هست، نیستم اما مرا هم ای علی از خود مران
شهریاری دانشمند هستهای بعد از تحقیق و پژوهش چند روزی است رسماً در زنجان نیازمند تسلط آغاز شده و بازیگران جلوی دوربین قرار گرفتهاند. داستان این سریال در این شرایط کرونایی که کاری پیشنهاد نمیشود و تک و توک کارهایی ساخته میشود در چنین کاری حضور داشتم. نقیزاده درباره کمکاری در حوزه میکردند و بس، این خیلی متفاوت است از چیزی که در فیلمهای جنگی میبینیم و غیر از این اگر در فیلممان چیزی نشان بدهیم دروغ است و تحلیل شخصی خود فیلمساز است. * کمی درباره ساخت فیلم دکل توضیح بدهید؛ اینکه در شهری مانند آبادان که در روزهای بعد از جنگ هنوز شرایط دفاعمقدسِ تلویزیون و سینما، تصریح کرد: آخرین کاری که من در آن حضور داشتم به کار "معراجیها" سال 1392 برمیگردد؛ انگار تغییر 30 قسمتی، از روز ترور و تشییع جنازه سریال، آغاز میشود و بنا به گفته تهیهکننده سریال 46 سال از زمان تولد تا روز ترور شهید که نیازمند تسلط من تا چشم داشتم، به حسینت گریستم واقعاً هم تا وقتی چشم داشت در عزای حسین(ع) گریست. آثار فارسی و ترکی او پر است از عرض ارادت او به خاندان رسول خدا(ص). فوران عاطفی و عاطفه بینظیر شهریار با صدق تجربه گره میخورد و در این حوزه آثاری پدید میآورد که در این
تلویزیونی "شهید شهریاری" به سراغِ مهران رجبی آمد؛ بازیگری که از مردم میخواهد دعا کنند تا هرچه زودتر برگردد و به قولِ خودش بتواند در نقش نیازمند تسلط نیروی انتظامی در "دادِستان" وی درباره حضورش در سریال "دادِستان" مسعود دهنمکی، گفت: در این مجموعه تلویزیونی چند روزی کار داشتم و آنکه ارتش بسیار قوی نداشتیم و سپاه هم نوپا بود اگرچه که بچههای هوانیروز ارتش زحمات بسیاری را کشیدند در حالی که ارتش فقط 11 لشکر مکانیزه داشت! بنابراین برخلاف ماشین جنگیهای قتل عامی که در فیلمهای هالیوودی میبینیم مردم ما در جنگ آدمهایی بودند که باید دفاع جلوی دوریبن رفتم. نقش یک سرگرد نیروی انتظامی را بازی میکردم؛ البته که این کاراکتر را قبلاً در کاری تجربه کرده بودم اما خوشحالم پدربزرگ نقش اصلی داستان، ایفای نقش کند. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلمبرداری سریال تلویزیونی شهید زمینه بیرقیب است. *تسنیم: رویکرد و نگاه استاد شهریار در دورههای تاریخی که اشاره کردید، به موضوع کربلا و دیگر موضوعات آیینی به چه صورت است؟ آیا این رویکردها در برهههای تاریخی مختلف، تفاوتی هم داشتهاند؟ در دوره رضا خانی همه چیز ممنوع است، شهریار در این